ظلم وستم

ظلم وستم

 

حالا همه فکر می کنن که ظلم وستم حتما به نوعی باید شکنجه باشه؟

چه شکنجه ای ازاین بیشتر که در کشور ما جوانان هیچ نوع تفریحی داشته باشند

چا شکنجه ای از این ظلمتر که جوانان نتوانند هیچ یک از ارزوهای خودشونو بر اورده کنند

چه شکنجه ای از این بیشتر که ماها جوانان نتوانیم به هیچ جا برسیم

چه شکنجه ای از این بیشتر که مادران و پدران ما نتوانند خوشبختی بچه هاشونو ببینن

چه ظلمتی از این بیشتر که جوانانی که تشکیل زندگی می دهند نتوانند رویه پای خود بایستند

چه شکنجه ای از این بیشتر که حالا هزازان هزا ظلمت وشکنجه های زیادی وجود دارد که به

زبان

اوردن انها شاید به قول بعضی ها سیاسی باشد خود جوانانی که این مطلب را بخوانند می دانند که

موضوع از چه قراره ................................

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مادر

مادرم

 

 

 

هرگزنمی گیردکسی درقلب من جای ترا

 

 

 

هرگز ندیدم برلبی لبخند زیبای  ترا

 

لبخند زیبای ترا

 

 

 

خورشیدعشق توتنورسوزمراسرتابه پا

 

 

 

درکوره راه زندگی روشن کند راه مرا

 

 

 

 

 

شما یعنی تو

خوشادردی که درمانش توباشی

 

 

خوشاراهی که پایانش توباشی

 

 

خوشاچشمی که رخسارتوبیند

 

 

خوشاملکی که سلطانش توباشی

نظر ممنوع

نظریانظرات ممنوع.....

 

چرا ما بایددرموردهرچه یاهرچیزنظربدیم

چراتاهرموردی پیش میات ما نظراتمونوبدونه

چون وچرا از اینکه کسی از این نظرات اگاهی

داشته باشه میریزیم بیرون .

چرا باید.........

بعضی ها تا اینکه یه خورده ای دستوبالشون جمع

میشه شروع میکنن به انتقاد کردن ویا نظردادن از

این وان خوب اگه فلانی این داره یا اون داره یا

از این کار میکنه یا نمیکنه یا از این خوشش

میات یا نمیات خوب من میخوام بگم که ماها نباید درمورد دیگران بدونه اونکه

هیچ اگاهی نداریم نظرندیم.

به طور واقعی که بارهاوبارها یا هزاران دفعه حالا یا

از رسانه های دسته جمعی  به صورت حظوری یاواقعا

از نزدیک نظاره گراین موضوع بودم دیدم که به

اصطلاح از اینکه مدرارکشون حالایا کارشناسی ویا نمیدونم لیسانسه فلان بوده

میتونه هر کاری که بشه انجام بده که چرا فلانی این پوشیده چرا اون اونجوری

میگرده چرا از این ور رد میشه چرا از اون وررد نمیشه و هزاران هزار چیز

دیگر که نمیشه اونها رو

به زبون اورد دیگه زمان اون رسیده بجایه اینکه حرف

بزنیم بایدعمل کنیم اول کاری رو به اتمام برسونیم وبعدبگیم که ما اون کار رو

انجام دادیم واز همه مهم تراینکه به مدارکمون وابسته نباشیم و تا میتوانیم

حداقل

کاری روانجام بدیم که مردم راضی باشند نه اینکه تا میتوانند نفرین کنن خوب

امید وارم از حرف های من که

هزاران معنی داشت چیزی دستگیرتان شودراستی تا یادم نرفته بگم که فوزولی

ممنوع.......

 

 

 

 

 

نظریانظرات ممنوع.....

 

چرا ما بایددرموردهرچه یاهرچیزنظربدیم

چراتاهرموردی پیش میات ما نظراتمونوبدونه

چون وچرا از اینکه کسی از این نظرات اگاهی

داشته باشه میریزیم بیرون .

چرا باید.........

بعضی ها تا اینکه یه خورده ای دستوبالشون جمع

میشه شروع میکنن به انتقاد کردن ویا نظردادن از

این وان خوب اگه فلانی این داره یا اون داره یا

از این کار میکنه یا نمیکنه یا از این خوشش

میات یا نمیات خوب من میخوام بگم که ماها نباید درمورد دیگران بدونه اونکه

هیچ اگاهی نداریم نظرندیم.

به طور واقعی که بارهاوبارها یا هزاران دفعه حالا یا

از رسانه های دسته جمعی  به صورت حظوری یاواقعا

از نزدیک نظاره گراین موضوع بودم دیدم که به

اصطلاح از اینکه مدرارکشون حالایا کارشناسی ویا نمیدونم لیسانسه فلان بوده

میتونه هر کاری که بشه انجام بده که چرا فلانی این پوشیده چرا اون اونجوری

میگرده چرا از این ور رد میشه چرا از اون وررد نمیشه و هزاران هزار چیز

دیگر که نمیشه اونها رو

به زبون اورد دیگه زمان اون رسیده بجایه اینکه حرف

بزنیم بایدعمل کنیم اول کاری رو به اتمام برسونیم وبعدبگیم که ما اون کار رو

انجام دادیم واز همه مهم تراینکه به مدارکمون وابسته نباشیم و تا میتوانیم

حداقل

کاری روانجام بدیم که مردم راضی باشند نه اینکه تا میتوانند نفرین کنن خوب

امید وارم از حرف های من که

هزاران معنی داشت چیزی دستگیرتان شودراستی تا یادم نرفته بگم که فوزولی

ممنوع.......